عاشقانه ها

یه عالمه ترانه ، حرف های بی بهانه

عاشقانه ها

یه عالمه ترانه ، حرف های بی بهانه

تو مرا می فهمی

تو مرا می فهمی


من تو را می خواهم


و همین ساده ترین قصه یک انسان است


تو مرا می خوانی


من تو را ناب ترین شعر زمان می دانم


و تو هم می دانی


تا ابد در دل من می مانی

بی سبب . . . بی قرار

بیا دعا کنیم پنجره باز سودایی باران شود

خوب که هوایی خیابان شدیم

خواب ببینیم ،آسمان سازش را فقط برای ما کوک کرده

و ماه ، ماهور دل ما را می نوازد

در آستانه بیداری،باز بی سبب ، بی قرار شویم

خواب و بیدار پرسه های کوچه های خلوت

آسمان را به خلوت عاشقی هامان ببریم

همانجا اطراق کنیم بر سنگفرش راههای نرفته

خوب که پر شدیم از آواز تمنا

تمام تردیدهای شبانه را یکجا به هوس گل های شمعدانی بفروشیم

و شهوت از نو دمیدن را امیدوارانه به آسمانی که خلوت ماست از نو بگوییم

بیدار که شدیم ،بیا گریز دور پرنده ها را تماشا کنیم

نام پرنده ، سالهاست از خاطر ما رفته

بیا دعا کنیم پنجره باز سودایی باران شود.

فاصله

فاصله قدرت نداره که تو رو از من بگیره
دستت رو بزار رو قلبم تا که....
.
.

.
.
فاصله بمیره.....

می خواهم که مرا در آغوشت فشار دهی

چه زیبا باشی ، چه زشت
چه تردید داشته باشی و چه برایت مهم باشد
پیش از آنکه فراموشم کنی یا که بمیری
درونت را برایم بگشا

می خواستم در آغوش بگیرمت

چه ضعیف باشی ، چه قوی
قبل از آنکه خاک گورت کنده شود
می خواستم در آغوش بگیرمت
چه فکر کنی که هرزه ای و چه فکر کنی گناهکاری
یا اینکه کاملاً برایت بی اهمیت باشد
حتی اگر برایت اهمیت ندارد که من چه فکری میکنم
حتی اگر بدجنس باشی
حتی اگر دنیایت نمی داند که من وجود دارم
وجود دارم ، وجود دارم


می خواستم در آغوش بگیرمت
چه من شیرین ترین افسوست باشم چه نه
چه من بدترین خاطرات شده باشم ، بدترین
چه داده یا فروخته شده باشم
همیشه مال تو بوده ام
می خواستم در آغوش بگیرمت
ودر چشمانت به خود آیم
می خواستم بگویم که از تو دلگیر نیستم
می خواهم که
مرا فشار دهی
می خواهم که مرا در آغوشت فشار دهی

من نبودم . . .

کسی که در خانه ات را کوبید
من نبودم
کسی که به تو سلام داد
من نبودم
کسی که سال ها عاشق تو بود
و هر کجا که می رفتی
دنبالت می کرد
دروغ گفتم


من بودم!.

من همان بودم که تو هیچ وقت نخواستی ببینی.
با این حال
آری!من بودم که عاشق تو بودم
هنوز هم عاشقت هستم


حالا این را با صدای بلند فریاد می زنم



و تو گریه میکنی و می گویی


"چرا این را زودتر نگفتی؟!"

شل سیلوراستاین