احساس من

تنهایی

احساس من

تنهایی

خدا در قلب ماست


کودک نجوا کرد : خدایا با من صحبت کن و یک چکاوک در چمنزار آواز خواند ؛ ولی کودک نشنید

پس کودک فریاد زد : خدایا با من صحبت کن ! و آذرخش در آسمان غرید ولی کودک متوجه نشد

کودک فریاد زد : خدایا یک معجزه به من نشان بده و یک زندگی متولد شد ولی کودک نفهمید

کودک در ناامیدی گریه کرد و گفت : خدایا مرا لمس کن و بگذار تو را بشناسم

پس خدا نزد کودک آمد و او را لمس کرد

ولی کودک بالهای پروانه را شکست و در حالی که خدا را درک نکرده بود از آنجا دور شد




نظرات 1 + ارسال نظر
susan سه‌شنبه 26 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 06:18 ب.ظ http://asheghanehaa.blogsky.com/

ziba bud !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد